Death Stranding

خلاصه داستان

بازی در آمریکا پساآخرالزمانی روایت می‌شود پس از وقوع پدیده‌ای مرموز به نام Death Stranding که موجودات نامرئی به نام «Beached Things» (BTs) را آزاد و زمینی متروک و پر از خطر را رقم زده است. باران زمان (Timefall) محیط را سریعاً فرسوده می‌کند و انفجارهای مهیب ناشی از تماس با BTها، به نام Voidouts، باعث تخریب گسترده می‌شود. بازیکن نقش Sam Porter Bridges را بر عهده دارد—مسافری تنها که مأموریت دارد تا شبکه زیرساختی ارتباطی (Chiral Network) بین مستعمره‌های بازمانده (Knot Cities) را برقرار کرده و امید را در انسان‌ها بازگرداند. او در مسیرش با گروه‌های شبه‌تروریستی مثل Homo Demens و شخصیت‌هایی چون Higgs و Fragile مواجه می‌شود. این افراد در اهداف و انگیزه‌هایشان با Sam در تضاد هستند و چالش‌های اخلاقی و فیزیکی زیادی را فراهم می‌آورند. در طول سفر، سام دریافته که Amelie، که ظاهراً نماینده نجات انسان‌هاست، در واقع Extinction Entity یا موجودی با قدرت کنترل سرنوشت بشریت است—و سرنوشت نوع بشر در دستان اوست. با تلاش و دوستی‌هایی که در طی سفر شکل می‌گیرند، سام موفق می‌شود انسانیت را در مقابل آخرالزمان حفظ کند، و در پایان با کمک دوستان و پیوندهای عاطفی، شبکه ارتباطی برپا می‌گردد و امید به زندگی بازمی‌گردد. در سکانس پایانی، سام تصمیم می‌گیرد از سیستم‌ها دوری گزیند تا زندگی آرام‌تری در کنار کودک BB (که Louise نام دارد) داشته باشد و نشان می‌دهد حتی در دنیای پساآخرالزمان، ارتباط و احساس اهمیت حیاتی دارند.